کلیاتی در مورد مسیحیت
مسیحیت به سه فرقة بزرگ:
کاتولیک، ارتدکس و پروتستان، نیز فرقههای کوچکتری تقسیم شده که اولین
تجزیة آن تشکیل کلیسای ارتدکس است .
ارتدوکس: لفظ اوتدوکس یونانی و به معنای درست
اعتقاد است و مخصوصاً در مورد پیروان ایمان مسیحی طبق اعتقاد نامهها و
اعتراف نامههای فرقههای بزرگ مسیحی به کار میرود، ولی به عنوان وصف
خاص، به پیروان کلیسای اوتدوکس شرقی اطلاق میگردد. کلیسای اورتدوکس ؛
یعنی جامعة مسیحیت سنتی و مستقیم العقیده.
کاتولیک: کاتولیک به معنای کلی و عموی است و در
اصطلاح دینی مسیحی، در مورد کلیسای عام و جامع گفته میشود ؛ نیز در مورد
کلیسای منشعب نشدة قدیم و کلیسای غربی منشعب شده. کلیسای منشعب شده شرقی
به نام ارتدوکس و منشعب شده غربی به نام کاتولیک شناخته شده است .
برای خواندن مقاله به ادامه مطلب بروید .
بسم الله الرحمن الرحیم
ارتودوکس ، کاتولیک و پروتستان به چه معنا هستند و چه تفاوت هایی داردند ؟
مسیحیت به سه فرقة بزرگ:
کاتولیک، ارتدکس و پروتستان، نیز فرقههای کوچکتری تقسیم شده که اولین
تجزیة آن تشکیل کلیسای ارتدکس است .
ارتدوکس: لفظ اوتدوکس یونانی و به معنای درست
اعتقاد است و مخصوصاً در مورد پیروان ایمان مسیحی طبق اعتقاد نامهها و
اعتراف نامههای فرقههای بزرگ مسیحی به کار میرود، ولی به عنوان وصف
خاص، به پیروان کلیسای اوتدوکس شرقی اطلاق میگردد. کلیسای اورتدوکس ؛
یعنی جامعة مسیحیت سنتی و مستقیم العقیده.
کاتولیک: کاتولیک به معنای کلی و عموی است و در
اصطلاح دینی مسیحی، در مورد کلیسای عام و جامع گفته میشود ؛ نیز در مورد
کلیسای منشعب نشدة قدیم و کلیسای غربی منشعب شده. کلیسای منشعب شده شرقی
به نام ارتدوکس و منشعب شده غربی به نام کاتولیک شناخته شده است.
آغاز و عوامل انشقاق : در آغاز که کلیسا به دو بخش
ارتدوکس و کاتولیک تقسیم شد، به دو جهت بود:
الف ـ عامل سیاسی ـ اجتماعی : به نوشتة جان ناس:
«اثر مستقیم فتوحات مسلمانان یک نتیجة عمده به
بار آورد ؛ یعنی کلیسا را به دو قسمت تجزیه کرد. امپراتور لئو سوم، در
قسطنطنیه، پس از آن که لشکر مجاهدین عرب را در کنار بوسفور شکست فاحش داد،
برای جلوگیری از خطر نفوذ تعالیم اسلام به بعضی اصطلاحات مذهبی مصمم شد و
از این سبب پاپ گرگوریوس دوم را ناراضی ساخت .
امپراتور ملاحظه نمود که اسلامیان و حتی بعضی از
خود مسیحیان کلیسا را در معرض انتقاد قرار دادهاند و احترام به حد پرستش را
که نسبت به تصاویر و تماثیل مقدس در نمازخانهها معمول میشود، نوعی از بت
پرستی میشمارند. از این رو در سال 726 میلادی فرمانی صادر کرد و نصب تصاویر
را در کلیساها قدغن فرمود. این اولین قدمی است که در طریقة صورت شکنی در
عالم مسیحیت به ظهور پیوست، ولی این عمل واکنش شدیدی، هم در مشرق و هم
در مغرب، به وجود آورد. در مشرق امپراتور با نیروی نظامی فرمان خود را اجرا
کرد، ولی در شهر رم به واسطة بعد مسافت از اجرا و حکم قیصر سرباز زدند و پاپ
جلسة شورای مذهبی تشکیل داد و فتوایی صادر کرد که هر کس بر خلاف احترام
صورت و تمثال، در کلیسا باشد، از جرگة اهل ایمان خارج است و در حقیقت پاپ
امپراتور را تکفیر کرد. امپراتور در برابر این عمل برای تنبیه پاپ ناحیة
سیسیل در جنوب ایتالیا را از حوزة حکومت پاپ خارج ساخت و تحت امر بطرک(1) یونان قرارداد.
شمال ایتالیا در آن وقت به تصرف قبایل «لومبارد» درآمده بود و آنها تهیة حمله و فتح
شهر روم را میدیدند. از این رو پاپ وضع مشکل و خطرناکی پیدا کرد و ناگزیر
از شارل مارتر که در فرانسه لشکر اسلام را شکست داده و شهرت و قدرتی عظیم
پیدا کرده بود، استمرار جست... این پادشاه، شارلمانی، که نسبت به کلیسا نهایت
احترام را رعایت میکرد، اول سال 800 میلادی به روم آمد و در روز عید میلاد
مسیح، پاپ لئوسوم تاج امپراتوری را بر سر او نهاده و از آن پس امپراتور
مقدس اعلام گردید. این واقعه در حقیقت آغاز انفصال عالم مسیحیت به دو
قسمت بود، و چند سال بعد از آن امپراتور روم شرقی (قسطنطنیه) ملقب به لئو
پنجم این لقب «مقدس» را برای شارلمانی شناخت و از آن زمان رسماً
امپراتوری روم (و با لمال کلیسای روم) به دو قسمت شرقی و غربی منقسم
گردید.»(2)
ب ـ عامل اعتقادی: جان دربارة اختلافات اعتقادی
بین عالمان کلیسا مینویسد:
«آوگوستینوس اصلی را تعلیم داد که روح القدس هم
از اَب ] = پدر [و هم از ابن ] = پسر[ متساویا منبعث میشود. در سال 589
میلادی شورایی از زعمای کلیسا در اسپانیا تشکیل گردید و متن این اصل را در
اعتقاد نامة آتاناسیوسی تحت عنوان و کلمة «فیلیوک»؛ یعنی «ابن» گنجانیدند
و اضافه کردند. متکلمان و لاهوتیان کلیسای شرق بر این عمل اعتراض کردند و
گفتند: الحاق این کلمه به معنای نفی مصدریت مطلق از ذات باری تعالی است
و در حقیت انکار قدرت کامل الاهی میباشد، ولی پیشوایان کلیسای غرب در
مبدأ «فیلیوک» همچنان ایستادگی نمودند. این کشمکش کلامی چندین قرن بین دو
کلیسا معرکه و جدالی شدید بر پا ساخت تا آن که عاقبت در سال 876 شورایی از
روحانیان در شهر قسطنطنیه تشکیل شد، و پاپ را به دو دلیل، یکی فعالیت
سیاسی و دیگر علاقهمندی به اصل فیلیوک، محکوم به خطا ساخت. این فتوا در
واقع حق حکومت مطلق بر کلیسا را از پاپ سلب کرد. بالاخره جدایی و انفصال نهایی
قطعی بین دو کلیسا در سال 1054 میلادی به وقوع پیوست. در آن سال پاپ روم
بطرک قسطنطنیه را تکفیر کرد. بطرک نیز پاپ را ملحد ] = کافر[ دانست و از آن سال دو شاخة کلیسای
کاتولیک ]و ارتدوکس[ هر یک راه دیگری برای خود پیش گرفتند و استقلال
یافتند».(3)
تفاوت بین ارتدوکس ها و کاتولیکها: مسیحیان به
تثلیث معتقدند (اب، ابن و روح القدس)
* از نظر ارتدوکس ها روح القدس ناشی از پدر است،
اما کاتولیکها میگویند: ناشی از پسر است.(4)
* کاتولیکها برزخ، برائت از گمراهی و عدم امکان
اشتباه پاپ را قبول دارند، ولی ارتدوکسها قبول ندارند .
* روحانیان ارتدوکسها ازدواج را بر خود حرام نمیدانند،
ولی روحانیان کاتولیک حرام میدانند.
* زبان مقدس نزد ارتدوکسها زبان یونانی است و
مراسم عبادی را به این زبان به جا میآورند. ولی کاتولیکها به زبان
لاتینی .
* رئیس روحانی فرقة ارتدوکس ها را بطریق»(خلیفه)ولیرئیسفرقةکاتولیکهارا«پاپ»خوانند.
* شکل کلیساهای ارتدوکس چهار گوش است و در دو سطح
قرار دارد. قسمت مرتفع آن محل اولیای دین و به منزلة آسمان و قسمت پایین
محل اجتماع پیروان و به منزلة زمین است، ولی در کلیساهای کاتولیک این ویژگی
وجود ندارد.(5)
* در کلیساهای ارتدوکس تصاویر عیسی و مریم و قدیسیان
نقش بسته است و نزد این فرقه مقدسند، اما در کلیساهای کاتولیک از اینها
خبری نیست و این ها مقدس نیستند.(6)
پروتستان : پروتستان به معنای معترض است. کلیسای
پروتستان به جهت اعتراض به عملکرد ناصواب متصدیان کلیساهای کاتولیک از
جمله خرید و فروش گناه و بهشت و عفونامههای پدران روحانی، به وجود آمد.
توماس میشل که خود کشیش مسیحی معاصر است در این باره مینویسد: «در حالی که
بسیاری از کارگزاران کلیسا مردم را به اصلاح دین فرا میخواندند، جریان
بخششنامهها مانند توپ صدا کرد، و ایجاد شکاف در کلیسای غربی را قطعی نمود.
قضیه از این قرار بود که شماری از واعظان پرشور مناطق مختلف، اروپا را زیر
پا گذاشتند و در همه جا اعلام کردند که هر مؤمنی میتواند با پرداخت مقداری
پول به کلیسا خود را از مجازات باز خرید کند و نجات دهد. در این هنگام
«مارتین لوتر» (م. 1546) قیام کرد و در سال 1517 اعلامیهای مشتمل بر 95
مادة پیشنهادی انتشار داد. برخی از پیشنهادهای او از نظر ایمان کاتولیک
مردود و غیر قابل قبول بود، ولی چیزهای تازهای نیز میان آنها وجود داشت،
از جمله:
ـ نجات فقط از راه ایمان به دست میآید.
ـ کتاب مقدس تنها منبع ایمان مسیحی است .
ـ نباید معتقد بود که عشای ربانی قربانی است .
ـ رهبانیت و نذر کردن برای آن باطل است .
ـ افراد غیر روحانی باید نقش مهمتری در مراسم عبادی
و رهبری دینی داشته باشند.
ـ کلیساهای محلی باید از کلیسای روم مستقل شوند...
ـ برخی از اعمال کاتولیکی مانند اعتراف به گناه
نادرست و مردود است .
ـ باید با کارهای غیر قانونی مانند «بخشش نامهها» و
فروش مناصب روحانی برخورد شود.
لوتر درصدد بود کلیسا را طبق تعالیم اصلی کتاب مقدس
اصلاح کند (و به این دلیل نهضت وی را «اصلاح انجیلی» نامیدهاند).(7)
تفاوت بین پروتستان و کاتولیکها:
* پروتستانهاباقدرتالهیپاپمخالفتمیکنندوبرخلاف
آنان برای پاپ عصمت قائل نیستند
.
* در امور تشکیلات کلیسا دموکراسی را رعایت میکنند.
* برخلاف کاتولیکها میگویند: مؤمنان برای ارتباط
با خدا به روحانیان احتیاج ندارند.
* کشیشان فرقة پروتستان ازدواج را بر خود حرام نمیدانند؛
به خلاف کاتولیکها .
* اعتراف به گناه نزد پروتستانها واجب نیست .
* اساس شریعت نزد پروتستانها کتاب مقدس است، نه
بیانیههای کلیسا، ولی نزد کاتولیکها شریعت از بیانیههای شوراها و فتاوای
روحانیان نیز اخذ میشود.
* اینها به برزخ عقیده ندارند، نیز به باکره بودن
حضرت مریم معتقد نیستند.(8)
پی نوشت ها
:
1 . به رئیس و روحانى فرقة ارتدوکس، بطرک یا بطریق گفته
مى شود؛ از آن در فارسى به خلیفه (شورى سر خلیفه گری) یاد مى گردد.
2 . جان ناس، تاریخ جامع ادیان، علی اصغر حکمت، ص 646 و
645.
3 . همان، ص 647.
4 . تاریخ ادیان و مذاهب جهان، مبلغی، عبدالله، ج 2، ص
784.
5. همان، ص 790.
6 . جان ناس، همان،ص 649.
7 . توماس میشل، کلام مسیحی، مترجم حسین توفیقی، ص 108 و
109.
8 . مبلغی، همان، ص 792ومسیحیت به سه فرقة بزرگ:
کاتولیک، ارتدکس و پروتستان، نیز فرقههای کوچکتری تقسیم شده که اولین
تجزیة آن تشکیل کلیسای ارتدکس است .
ارتدوکس: لفظ اوتدوکس یونانی و به معنای درست
اعتقاد است و مخصوصاً در مورد پیروان ایمان مسیحی طبق اعتقاد نامهها و
اعتراف نامههای فرقههای بزرگ مسیحی به کار میرود، ولی به عنوان وصف
خاص، به پیروان کلیسای اوتدوکس شرقی اطلاق میگردد. کلیسای اورتدوکس ؛
یعنی جامعة مسیحیت سنتی و مستقیم العقیده.
کاتولیک: کاتولیک به معنای کلی و عموی است و در
اصطلاح دینی مسیحی، در مورد کلیسای عام و جامع گفته میشود ؛ نیز در مورد
کلیسای منشعب نشدة قدیم و کلیسای غربی منشعب شده. کلیسای منشعب شده شرقی
به نام ارتدوکس و منشعب شده غربی به نام کاتولیک شناخته شده است.
آغاز و عوامل انشقاق : در آغاز که کلیسا به دو بخش
ارتدوکس و کاتولیک تقسیم شد، به دو جهت بود:
الف ـ عامل سیاسی ـ اجتماعی : به نوشتة جان ناس:
«اثر مستقیم فتوحات مسلمانان یک نتیجة عمده به
بار آورد ؛ یعنی کلیسا را به دو قسمت تجزیه کرد. امپراتور لئو سوم، در
قسطنطنیه، پس از آن که لشکر مجاهدین عرب را در کنار بوسفور شکست فاحش داد،
برای جلوگیری از خطر نفوذ تعالیم اسلام به بعضی اصطلاحات مذهبی مصمم شد و
از این سبب پاپ گرگوریوس دوم را ناراضی ساخت .
امپراتور ملاحظه نمود که اسلامیان و حتی بعضی از
خود مسیحیان کلیسا را در معرض انتقاد قرار دادهاند و احترام به حد پرستش را
که نسبت به تصاویر و تماثیل مقدس در نمازخانهها معمول میشود، نوعی از بت
پرستی میشمارند. از این رو در سال 726 میلادی فرمانی صادر کرد و نصب تصاویر
را در کلیساها قدغن فرمود. این اولین قدمی است که در طریقة صورت شکنی در
عالم مسیحیت به ظهور پیوست، ولی این عمل واکنش شدیدی، هم در مشرق و هم
در مغرب، به وجود آورد. در مشرق امپراتور با نیروی نظامی فرمان خود را اجرا
کرد، ولی در شهر رم به واسطة بعد مسافت از اجرا و حکم قیصر سرباز زدند و پاپ
جلسة شورای مذهبی تشکیل داد و فتوایی صادر کرد که هر کس بر خلاف احترام
صورت و تمثال، در کلیسا باشد، از جرگة اهل ایمان خارج است و در حقیقت پاپ
امپراتور را تکفیر کرد. امپراتور در برابر این عمل برای تنبیه پاپ ناحیة
سیسیل در جنوب ایتالیا را از حوزة حکومت پاپ خارج ساخت و تحت امر بطرک(1) یونان قرارداد.
شمال ایتالیا در آن وقت به تصرف قبایل «لومبارد» درآمده بود و آنها تهیة حمله و فتح
شهر روم را میدیدند. از این رو پاپ وضع مشکل و خطرناکی پیدا کرد و ناگزیر
از شارل مارتر که در فرانسه لشکر اسلام را شکست داده و شهرت و قدرتی عظیم
پیدا کرده بود، استمرار جست... این پادشاه، شارلمانی، که نسبت به کلیسا
نهایت احترام را رعایت میکرد، اول سال 800 میلادی به روم آمد و در روز عید
میلاد مسیح، پاپ لئوسوم تاج امپراتوری را بر سر او نهاده و از آن پس
امپراتور مقدس اعلام گردید. این واقعه در حقیقت آغاز انفصال عالم مسیحیت
به دو قسمت بود، و چند سال بعد از آن امپراتور روم شرقی (قسطنطنیه) ملقب
به لئو پنجم این لقب «مقدس» را برای شارلمانی شناخت و از آن زمان رسماً
امپراتوری روم (و با لمال کلیسای روم) به دو قسمت شرقی و غربی منقسم
گردید.»(2)
ب ـ عامل اعتقادی: جان دربارة اختلافات اعتقادی
بین عالمان کلیسا مینویسد:
«آوگوستینوس اصلی را تعلیم داد که روح القدس هم
از اَب ] = پدر [و هم از ابن ] = پسر[ متساویا منبعث میشود. در سال 589
میلادی شورایی از زعمای کلیسا در اسپانیا تشکیل گردید و متن این اصل را در
اعتقاد نامة آتاناسیوسی تحت عنوان و کلمة «فیلیوک»؛ یعنی «ابن» گنجانیدند
و اضافه کردند. متکلمان و لاهوتیان کلیسای شرق بر این عمل اعتراض کردند و
گفتند: الحاق این کلمه به معنای نفی مصدریت مطلق از ذات باری تعالی است
و در حقیت انکار قدرت کامل الاهی میباشد، ولی پیشوایان کلیسای غرب در
مبدأ «فیلیوک» همچنان ایستادگی نمودند. این کشمکش کلامی چندین قرن بین دو
کلیسا معرکه و جدالی شدید بر پا ساخت تا آن که عاقبت در سال 876 شورایی از
روحانیان در شهر قسطنطنیه تشکیل شد، و پاپ را به دو دلیل، یکی فعالیت
سیاسی و دیگر علاقهمندی به اصل فیلیوک، محکوم به خطا ساخت. این فتوا در
واقع حق حکومت مطلق بر کلیسا را از پاپ سلب کرد. بالاخره جدایی و انفصال نهایی
قطعی بین دو کلیسا در سال 1054 میلادی به وقوع پیوست. در آن سال پاپ روم
بطرک قسطنطنیه را تکفیر کرد. بطرک نیز پاپ را ملحد ] = کافر[ دانست و از آن سال دو شاخة کلیسای
کاتولیک ]و ارتدوکس[ هر یک راه دیگری برای خود پیش گرفتند و استقلال
یافتند».(3)
تفاوت بین ارتدوکس ها و کاتولیکها: مسیحیان به
تثلیث معتقدند (اب، ابن و روح القدس)
آیین مسیحیت یک آیین یکتاپرستانهاست که بر آموزهها و سخنان عیسی ناصری (مسیح) استوار گشتهاست. آموزههایی چون تثلیث، مرگ مسیح به عنوان کفارهٔ گناهان، تعمید آب و روح القدس از باورهای بنیادین این آیین هستند. مسیحیت با داشتن ۲٫۲ میلیارد پیروبزرگترین دین جهان از دید شمار پیروان است.
پیشینه مسیحیت اولیه :
شالوده مسیحی به قرن یکم میلادی و یهودیت بر میگرددکه توسط عیسی ناصری (مسیح) پایهگذاری شد. مسیحیت اولیه به سه دوران عیسی و رسالت (Jesus and Apostolic period) پدران اولیهٔ کلیسا (Apostolic Fathers period) و دفاعیات (Apology) تقسیم میشود.این سه دوره بازهٔ زمانی ۴۰۰ سالهای در بر میگیرند که از سال ۳۰ میلادی به عنوان شروع خدمت مسیح آغاز شده و در اواخر قرن ۴ میلادی به پایان میرسد.در قرن نخست مسیحی و در اولین دهه های پس از مسیح نزاع الهیاتی میان مسیحیان در گرفت. نخستین و مهم ترین جدایی در تاریخ مسیحیت، همان جدایی پولس و حواریون و در رأس آنان پطرس است. قرن نخست با پیروزی نسبی جناح پولس پایان گرفت؛ امانزاع خاتمه نیافت و در سده های دوم و سوم بیشتر به شکل نزاعهای فرقه ای بروز کرد. در میان طرفهای درگیر، برخی شخص پولس و نظام الهیاتی او را از اصل و بنیان قبول نداشتند.مثل فرقه های:ابیونی ها و ناصریان که همچنان به رعایت شریعت موسوی پایبند بودند.
عیسی و دوران پیغمبری :
این دوره ۷۰ سال نخستین سده میلادی را در بر میگیرد که خدمت عیسی از سال ۳۰ میلادی در آن گنجانده شدهاست. پس از به صلیب کشیدهشدن عیسی در سال ۳۳ میلادی بدست پنطیوس پیلاطسحواریون وی از جملهٔ پطرس، پولس و یوحنا به مژده و گسترش این دین پرداختند. از جمله آثاری که در این زمانه بهنگارش در آمدهاند انجیلهای متی، مرقس، لوقا و یوحنا و رسالههای حواریون هستند که در روزگار دفاعیات مسیحی (۱۵۰ - ۴۰۰ میلادی) به صورت یک گروه و با فرنام عهد جدید گردآوری شدند. این گِردایه با نام انجیل نیز شناخته میشود.
روزگار پدران نخستین کلیسا :
پدر کلیسای نخستین بیشتر کسانی به شمار میآیند که در روزگار پیامبری زیسته و پس از مرگ پیام آوران (حواریون) رسیدگی و رهبری کلیسا را بردوش گرفتهاند. این پدران شامل قدیس کلمنت که به عنوان پلی میان روزگار رسولی و پدران نخستین کلیسا برشمرده میشود، شهید ایگناتویس (میانههای سده ۱ - آغاز سده ۲ م.) اسقف انطاکیه و شاگر یوحنای حواری، پلیکارپ شهید (۶۹-۱۵۵ م.) شاگرد یوحنای رسول به همراه کشیش هرماس هستند. پارینهترین نوشته از این روزگار رسالهٔ نخست کلمنت است. همچنین هفت رسالهٔ ایگناتیوس، رسالهٔ پلیکاپ به فیلیپیان، رساله دوم کلمنت و رسالهٔ کشیش هرماس از دیگر آثار این زمانه هستند.
تاریخ شمار ابتدای مسیحیت :
۳۳ میلادی
در این سال عیسی مسیح از سوی مقامات رومی که آموزههای او را تهدیدی علیه خود میپنداشتند، مورد محاکمه قرار گرفت و به اعتقاد مسیحیان مصلوب و به اعتقاد مسلمانان به اسمان چهارم عروج کرد.
۳۷ میلادی
پولس اهل تارسوس (از شهرهای یونان قدیم)، با دیدن صحنهای در جادهٔ دمشق، به دین مسیحیت میگرود و مأموریت خود را برای تبلیغ و مسیحی کردن غیر یهودیان، آغاز میکند.
۴۲ میلادی
شمعون ملقب به پطرس (از حواریون مسیح) که برای قرنهای متمادی به عنوان اولین پاپ، مقام او را جشن میگیرند، نخستین جامعهٔ مسیحی را در رم بنیانگذاری میکند. اولین اختلاف نظرها درباره رسالت عیسی بین او و پولس شکل می گیرد.
۶۴ میلادی
مسیحیان به خاطر آتش سوزی شهر رم مورد اتهام قرار گرفتند. امپراتور نرون طی تلاشی برای بدست آوردن مجدد محبوبیت خود، آنان را مورد شکنجه و آزار قرار میدهد. پطرس قدیس (سنت پیتر) در این زمان کشته میشود.
۷۰ میلادی
رومیان اورشلیم (بیت المقدس) را پس از شورش یهودیان بر علیه حکومت آنان، شدیداً تخریب میکنند. بسیاری از یهودیان از اورشلیم اخراج میشوند. مسیحیان در این شورش علیه رومیان شرکت نمیکنند. رم به مرکز حرکتهای رو به رشد مسیحی تبدیل میشود.
۳۰۱میلادی
تیرداد یکی از پادشاهان ارمنستان، در سال ۳۰۱ میلادی دین مسیحیت را در سرزمین ارمنستان رسمی و آزاد اعلام میکند و این در حدود ۱۲ سال زودتر از رسمیشدن دین مسیحیت در امپراتوری روم است.[۷]
۳۰۴ میلادی
جوامع مسیحی در اطراف مدیترانه به صورت گروههایی جمع شده و از آنجا تا بریتانیا و درهٔ نیل در مصر، رفتند.
۳۱۳ میلادی
به سبب پشتیبانی امپراتور کنستانتین، مسیحیت خیلی سریع به قویترین مذهب در امپراتوری روم تبدیل شد.
۳۲۵ میلادی
اولین گردهمایی رهبران کلیسای مسیحیت برای تبیین عقاید مسیحیت و سازماندهی جامعهٔ مسیحیت در نیقیه تشکیل شد. اعتقاد نامهٔ حواریون با اعتقاد نامهٔ نیقیه (مجموعهای از باورهای پایهای اعتقادی مسیحیان) نوشته میشود. بعد از تعریف و پذیرش این اعتقادنامه، فرقهها و افرادی که الوهیت مسیح را نمیپذیرفتند (مانند آریوس) به عنوان بدعت شناخته شدند.
۳۳۰ میلادی
روم جدید در بیزانس توسط کنستانتین، پایهگذاری و دوباره به کنستانتینوپول (استانبول کنونی)، نامگذاری شده وبه عنوان پایتخت امپراتوری مسیحیت، ساخته میشود.
۳۸۱ ـ ۳۹۱ میلادی
در طول حکومت امپراتور تئودوسیوس، مسیحیت به صورت دین رسمی امپراتوری روم درمیآید. پیروان غیرمسیحی کافر و بدعتگذاری در مسیحیت (افکار مخالف دیدگاههای مسحیت) غیرقانونی اعلام میشود.
ناهم سویان ( مخالفان ) :
نخستین گروه مسیحیان از دیدگاه پاگانها (بتپرستان و کسانی که خدایان بیشمار را میپرستیدند) مورد دودلی بودند. فرنود این مسئله آن بود که آنان گمان میکردند مسیحیان برای برگزاری «جشنهای دوستی» و آدمخواری، نشستهای نهانی برپا میسازند. چرا که گوشت جانوران قربانی شده در پرستشگاه پاگانها (کافران بت پرست) را خریداری نکرده و همچنین در شادمانیهای همگانی ددمنشانه، انبازی نمیکردند. یهودیان و به ویژه آیینمداران یهودی، از ناهمسویان رده نخست مسیحیت و گسترش آن به شمار میرفتند. آیینمداران یهودی در بخش یهودیه و دیگر سرزمینهای یهودی نشین آن زمان تنها نیروهای آیینمند و پذیرفته شده سیاسی به شمار میآمدند. تعالیم مسیح و کارهای عملی او، در آغاز این دارندگان نیرو را شگفت زده مینمود. این آموزهها به طور کلی و ریشهای مذهب مورد قبول و پذیرفته شدهای را که سالها در میان مردم آن منطقه رواج داشت و از پایه پایه نیروی سیاسی آیینمداران به شمار میآمد، مورد تردید قرار میداد. به علاوه این آموزهها بسیاری از آیینها و قوانینی را که روحانیون یهودی تنها برای نگهداری و استوار کردن نیرو و همچنین درست انگاری نیاز به وجود خود با آیین یهودممزوج ساخته بودند را از ارزش سرنگون مینمود. نگرانیهایی که این مسائل در میان قدرتمندان یهود ایجاد مینمود، دست آویز آن شد که به رویارویی با این جنبش برخیزند. دولت حاکمه بر سرزمین در آن زمان،(که بدست امپراتور قیصر روم برگماشته میگردید)به خاطر مسائلی از قبیل نفوذ بیشتر در میان مردم، نگهبانی از یکپارچگی منطقه و جلوگیری از ایجاد آشوب و مسایلی از این دست، با روحانیون یهود که در میان مردم دارنده قدرت سیاسی و معنوی بودند؛ گونهای رابطه دو طرفه و همدلانه داشت. مأموران دولتی به خاطر حفظ مصالح امنیتی، با مشورت روحانیون هر چند وقت یکبار مسیحیان را مورد اذیت و آزار قرار میدادند. بسیاری از مسیحیان شکنجه شده و مردند. اما به هر حال، علی رغم شکنجه و آزار فراوان، مسیحیت به گسترش خود ادامه داد.
دوران اشوب :
در دوران آشوب بزرگ، که امپراتوری روم مورد تهدید حملهٔ بربرها و امپراتوری ایران قرار داشت، همه امپراتورها درجستجوی خدایی قدرتمند برای کمک به دفع بلا از روم، بودند امپراتور دیوکلتیانوس (۲۴۵ ـ ۳۱۳ میلادی)، میترا، الههٔ نور ایرانیان را به عنوان خدای خود اعلام کرد، که از امپراتوری حمایت و حفاظت کند. امپراتور کنستانتین (۲۸۰ ـ ۳۳۷) خدای مسیحیت را گزینش نمود.
کنستانتین :
در سال ۳۱۲، کنستانتین در حالی که به طرف روم میرفت تا آن را از رقیب پس بگیرد، اعلام کرد که نشان مسیحی را روی خورشید دیدهاست و جملهٔ «شما با این علامت پیروز خواهید شد»، را به لاتین روی آن خواندهاست. روی پل میلویان بر روی رودخانهٔ تیبر، ارتش کنستانتین، به پیروزی رسید. در مدت کوتاهی، مسیحیت به عنوان مذهب رسمی امپراتوری روم، جایگاه خود را تثبیت کرد.کنستانتین در سال ۳۲۵ شورای را در شهر ننقیه دایر کرد که در آن نزدیک ۳۰۰ اسقف شرکت کردند. طی این شورا بررسی جامعی بر روی کتاب مقدس (عهد عتیق و عهد جدید{انجیل}) انجام گرفت. تلاشهای تحقیقاتی این شورا در نهایت منجر به استخراج مفاهیم پایهای «ایمان مسیحی» گردید. این مفاهیم پایه تحت عنوان «اعتقاد نامه نیقیه» منتشر و در دسترس عموم قرار گرفت.
بانی انتشار مسیحیت در اروپا پولس (سنت پل) بود. این شخص که در ابتدا از مخالفین سرسخت مسیحیان بود و از مأمورین لایق دربار روم در زمینه آزار مسیحیان به شمار میرفت، پس از برخورد فراطبیعی خود با مسیح (در مسیر جاده دمشق) کاملاً متحول گردید. او سپس پیرو مأموریتی که خود عیسی مسیح در همان برخورد ماورایی به او محول نمود به جمع شاگردان مسیح پیوست و سفیر مسیح برای غیر یهودیان گردید. پولس رسالههای خود را (نامههایی به اقوام مختلف در شرح چیستی مسیحیت و ارتباط با نخستین کلیساها) بعد از صعود مسیح به آسمان نگاشت. در این نامهها او عقاید کلی مسیحیت رادر مورد فلسفه زندگی، مژدههای آمدن مسیح پیش از ظهور او (در کتب عهد عتیق)، تفاوت «ایمان» و «شریعت» (شریعت به مجموعه دستوراتی گفته میشود که خداوند برای نخستین بار در زمان موسای پیامبر برای نوع بشر وضع نمود و در کتاب تورات مکتوب است)، آموزههای مسیح در مورد محبت و سایر آموزههای اخلاقی، خداوند بودن عیسای ناصری (برابری عیسای مسیح با ذات خداوند) و مسائلی از این دست را بیان داشتهاست. بزرگترین حادثهای که در قرن چهارم میلادی اتفاق افتاد، موضوع طرفداری کنستانتین امپراتور روم از مسیحیان در سال ۳۱۳ میلادی بود.
کتاب مقدس :
1 : عهد قدیم
2 : عهد جدید ( انجیل )
عهد عتیق :
نام این بخش از کتاب مقدس یعنی «عهد عتیق» بر خلاف معنایی که از کلمه «عهد» در زبان فارسی برداشت شده (یعنی عهد به مفهوم یک دوره زمانی) به معنای «دوره کهن» نیست. این عبارت به معنی دقیق به عهد و پیمانی اشاره میکند که خداوند با ابراهیم بست. مفهوم کلی این پیمان این بود که خداوند او را انتخاب نمود تا نخستین انسان پس از آدم باشد که با او ارتباط نزدیک برقرار مینماید و او نیز به خداوند ایمان آورد. خداوند همچنین وعده ازدیاد نسل را به وی داد که مدتی بعد توسط اسحاق (همان پسر که یهودیان و مسیحیان عقیده دارند ابراهیم او را برای قربانی کردن به کوه برد) عملی گردید. خداوند همچنین نشانهای برای این عهد و پیمان مقرر نمود که آن بریدن قسمتی از پوست اضافی آلت تناسلی مردانه(ختنه) است.این بخش از «کتاب مقدس» شامل: شرح چگونگی خلقت جهان و نوع بشر و سپس شرح زندگی و ارتباطات روحانی نخستین پیامبران از ابراهیم به بعد است. این بخش با کتاب پیدایش شروع میگردد و پس از چند بخش که حاوی توضیحات کلی در مورد زندگی پیامبران پس از ابراهیم است، کتاب تورات وسپس کتب پیامبران پس از موسی را شامل میشود. دو بخش متفاوت نیز در کتاب عهد عتیق وجود دارد که به اشعار دو پیامبر یعنی داوود و سلیمان نبی میپردازد. این دو کتاب به ترتیب «مزامیر داوود» و «امثال سلیمان» نام دارند. بخش قابل توجهی از اشارات به آمدن مسیح در آینده، در کتاب «مزامیر داوود» - که حاوی گفتگوی داوود نبی با خداوند و نیز سخنانی که داوود به هدایت روح و وحی خداوند میگوید (در قالب بیش از ۵۰۰ قطعه شعری) - آمدهاست. عهد عتیق کلا شامل ۳۹ کتاب است.
عهد جدید :
عهد جدید (انجیل)
نام این بخش (عهد جدید) نیز همانند «عهد عتیق» به یک پیمان اشاره دارد که آغازگر دوره جدیدی از ارتباط خداوند و نوع بشر میباشد.مفهوم این پیمان برداشتن شریعتی که خداوند به وسیله موسی مقرر کرده بود از زندگی بشر و بخشش کلیه گناهان انسان به وسیله ایمان به خداوند بود. نشانه و در حقیقت اصل محوری این پیمان بخشش کلیه گناهان نوع بشر (از آغاز تا پایان جهان) به واسطه قربانی شدن عیسی مسیح (یعنی صورت بشری خداوند) است.
این بخش شامل کتابهای زیر است (۲۷ کتاب):
چهار انجیل که بهوسیله چهار حواری(رسول) مسیح نگاشته شده یعنی اناجیل «متی»، «مرقس»، «لوقا» و «یوحنا»؛
کتاب «اعمال رسولان» شامل سرگذشت رسولان پس از عروج عیسی به آسمان
نامههای پنج تن از حواریون مسیح یعنی «پولس»، «پطرس»، «یعقوب»، «یوحنا» و «یهودا» به اقوام مختلف غیر یهودی و یهودی
کتاب «مکاشفهٔ یوحنا»
توضیح اضافی: در میان دوازده رسول (حواری) مسیح، دو «یهودا» وجود داشت که یکی از آنان مشهور به «یهودای اسخریوطی» به خاطر چند سکه نقره، مسیح را تسلیم کرد.
: Wikipedia - persian